در نوشتهی "اختلافِ مقولهایِ تشکیلاتگراییِ ایمانی با جنبش ملی" به تاریخ 30،06،2009، از تفاوت اساسی بین دوسازماندهی عمودی و افقی سخن گفتم در ادامه با توجه به سوال های برخی دوستان بحث را گسترش می دهم.
هفتاد سال تاریخ سازماندهی ایدئولوژیک و ایمانی، همان گونه که دیدهایم، به آزادی و دموکراسی در ایران نیانجامیده است. و چرائی آن البته به غوررسی محتاج است. سازماندهی ایدئولوژیک چارهای جز این ندارد که تغذیهی ذهنی افراد معین و محدودی را تامین کند. و هدفاش برقرار کردن ارتباطی مبتنی بر «تفاهم محدود» بین افراد خودی و تفاهم مرحلهای با بقیهی جامعه است. تشکیلات ایدئولوژیک دایرهای است که به دور تفاهمی محدود کشیده می شود. در سازماندهی افقی این ارتباط دگرگونه می شود و تفاهم هدف ارتباط است. در سازمان عمودی تفاهم یا تاکتیکی است، یا دست بالا استراتژیک است. اما در سازماندهی افقی تفاهم استراتژیک نیست، یعنی برای رسیدن به هدف معینی نیست، بلکه مانند مطلقِ هگل، در تحول نسبی واقعیت زندگی می کند. یعنی جایی نیست در دوردست که باید به آن رسید. بلکه خصلت ارتباط است. از آنجا که در تشکیلات عمودی، تفاهم خصلت ارتباط نیست، این تشکیلات نمی تواند در خدمت آزادی، یعنی تفاهم ملی باشد.