نقدی بر کتابِ ماریو بارگاس یوسا
برای اثبات این حقیقت که "بارگاس یوسا" نویسندهای جامعالاطراف است دلیل روشنی در دست است، شاهکاری که به اظهار نظر ِ یک خوانندهی آلمانی در اینترنت، یکی از سه یا چهار رمان برتر میان رمانهای جهان است و به گفتهی خوانندهی دیگری، حیف است آدم از این جهان برود و این کتاب را نخوانده باشد و باز به گفتهی یکی دیگر: بهترین رمان ضد جنگ.همهی زمانها
با سپاس و قدرشناسی از مترجم توانا "عبدالله کوثری"
داستان رمان کمی پیش از انقلاب مشروطیت ایران، در برزیل رخ میدهد. داستان، سقوط سلطنت و تکوین دولت جمهوری است و مقاومت سرسختانهی ارتجاعِ عدالتخواه مذهبی که آشکارا با جدایی دین از دولت مخالفت میکند و جهان را پر از فساد و تباهی میداند و به همین سبب در انتظار ظهور مهدی موعود بسر میبرد. مرشد که رهبری این ارتجاع مذهبی عدالتخواه را بعهده دارد، با جاذبهی مسیحائی خود موفق به سازماندهی یک مقاومت مسلحانه میشود. او با رهنمودهایی مانند: «با خودیها مهربان و با مخالفان، مانند افعی، خشن و بیرحم باشید"، مقاومتی بزرگ را علیهِ جمهوری سازمان میدهد. او از راهزنان و آدمکشان فراری مانند "پاژئو" و "ابوجیائو" قدیسانی میسازد که از لحاظ فردی و درونگروهی پرهیزگارند، اما سربازان ارتش جمهوری را، که آنها را سگ مینامند، تکه پاره و مثله میکنند.