۱۳۸۹/۳/۱۷

حقوق بشر تابع استدلال نیست


پدر حقوق بشر فیثاغورث بود. (همانطور که در گذر از خیال هم نوشته‌ام) سگی را در خیابان می‌زدند، فیثاغورث گفت رهایش کنید، روح مادرم در تن اوست. برای فیثاغورث این که سگی که شکنجه می‌شود، پای چه کسی را پیش‌تر گزیده است، یا بعد ها خواهد گزید، مهم نبود. واکنش و حس آزادی‌خواهانه در برابر ستم و تجاوز نه به فلسفه و استدلال احتیاج دارد، و نه به هیچ توجیه عقلی. توجیه عقلی دفاع انسان را از حقوق بشر نسبی می‌کند. یعنی به خوانش‌های خاص وابسته می‌کند. در حالی که حقوق بشر چیزی جز قواعد مطلق همزیستیِ انسانی نیست. به همین جهت، کسی که می‌خواهد از حقوق بشر دفاع کند، نخست جنایت معینی را که به وقوع پیوسته است، از همه‌ی مسائل دور و برش ابستراکت و مجزا می‌کند، و سپس نسبت به آن واکنش نشان می‌دهد. مثالی عملی بزنم: آقای ناتان یاهو و کابینه‌اش دستور شلیک به کشتی‌های حامل مواد غذائی را ‌دادند، و انسان‌هائی کشته و زخمی ‌شدند؛ این عمل از سوی جامعه‌ی متمدن مورد انتقاد شدید قرار گرفت. حتا رئیس جمهورآمریکا سنت حمایت یک‌جانبه را شکست و به رویداد اعتراض کرد.


از سوی عده‌ای از روشنفکران نیز اعلامیه‌ای در محکوم کردن جنایت اسرائیل منتشر شد. برخی با این اعلامیه مخالفت کردند و ‌گفتند: در اعلامیه‌، پیش‌داوری سیاسی نهفته است و این امکان، که منافع حماس پشت رویداد باشد، در نظر گرفته نشده است. منتقدینِ اعلامیه به کمک استدلال، محکومیت قاطع جنایتی را، که به هر حال رخ داده است، فرعی ‌کردند.


از سوی دیگر متن اعلامیه‌ی محکومیت، خالی از پیش‌داوری سیاسی نیست. و این واقعیت که من آن را امضاء کرده‌ام، (چرا که بر این باورم که عمل انجام شده جنایتی است که باید از سوی روشنفکران محکوم شود) نباید مانع از بررسی آزاد آن شود: اعلامیه می‌خواهد از حقوق بشر دفاع کند اما از برخورد مجزا با آن ناتوان است و دفاع از حقوق بشر را با دفاع از جنبش سبز، که یک اعتقاد است، می‌آمیزد. تا جائی که صادر کنندگان خود را «جزء ناچیزی از جنبش سبز» می‌داند. از «جزء ناچیز» ، «بنده‌ی حقیر و بی‌مقدارِ» درگاه احدیت به ذهن متبادر می‌شود. و این واقعیت، به اعلامیه‌ی یاد شده حالتی اسنوبی می‌دهد و حقوق بشر را با تبلیغ سیاسی آغشته می‌کند.


ناصر کاخساز
7.6.2010

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر